سید مصطفی صدر زاده ابرقهرمانی که از آسمان به زمین نیامد
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۱۱۱۴۷
همزمان با روز جهانی مسجد صبح روز دوشنبه ۳۰ مردادماه «اولین آئین ملی تکریم فعالان مساجد» با عنوان «مثل مصطفی» و همچنین «پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» با حضور ۳۰۰۰ نفر از خادمین و دستاندرکاران مساجد نمونه سراسر کشور و همچنین مسئولین کشوری و لشکری در مسجد مقدس جمکران برگزار میشود.
قرار است سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور با سفر به شهر مقدس قم و حضور در مسجد مقدس جمکران در این مراسم حضور یابد و سخنرانی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رونمایی از تقریظ مقام معظم رهبری بر ۲ کتاب با موضوع شهید والامقام مدافع حرم مصطفی صدرزاده به نامهای «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم» ز جمله برنامههای این مراسم است.
کتاب «سرباز روز نهم» روایتی از زندگی و زمانه شهید مصطفی صدرزاده در ۶۳۲ صفحه است که توسط انتشارات راهیار منتشر شده و «اسم تو مصطفاست» زندگینامه داستانی این شهید مدافع حرم به روایت همسر شهید است که به قلم خانم راضیه تجار نوشته و توسط انتشارات روایت فتح در ۲۷۲ صفحه منتشر شده است.
این مراسم به توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی و سازمان بسیج مستضعفین برگزار میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، مسجدها و هیأتهای سراسر کشور را از جمله هزاران هسته مقاومت دانستند و بیان کردند: برخاستن یک جوان نورانی و شخصیت منور مانند شهید صدرزاده از یک روستا در اطراف شهریار را امیدآفرین خوانده و گفتند: ما از این مصطفیهای صدرزاده در سراسر کشور بسیار داریم و اینها همه امید بخش است.
ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دستنیافتنی
نگارش کتاب «سرباز روز نهم» نزدیک به ۶ سال طول کشیده است. در مقدمه این کتاب چنین میخوانیم: «کتاب پیش رو حاصل زندگی مجاهدانه و خستگیناپذیر شخصی است که میتواند در دوره حاضر، بیشک الگویی دستیافتنی باشد. او که از سال ۱۳۹۲ با دهها ترفند پایش را به سوریه باز میکند، ظرف دو سال از چهرههای محبوب و مؤثر مدافعان حرم میشود تا جایی که سردار شهید سلیمانی را به تمجید وامیدارد.
در این کتاب سعی کردیم شهید و زندگیاش را آن طور که میتواند در میدان زندگی اجتماعی مردم الگو شود، نشان دهیم و نه صرفاً روایتی ماورایی و صرفاً معنوی و احساسی از شهید ترسیم کنیم. شاید گشتی در زندگینامهها و خاطرات شهدا آن طور که نشر شدهاند، ما را به این رهنمون کرد که «ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دستنیافتنی!».
استفاده از صوتهای متعدد شهید که در موقعیتهای مختلف ثبت شده نیز از ویژگیهای این کتاب به شمار میرود؛ از سخنرانی شهید پیش از عملیاتها گرفته تا زمانی که برای دوستانش خاطره میگفته است. همچنین مصاحبه با برخی فرماندهان ایرانی جبهه مقاومت که شاید برای نخستین و آخرین بار فرصت گفتگو با ایشان فراهم شد نیز از جمله مطالب خاصِ کتاب حاضر باشد».
در بخشهای مختلف این کتاب، علاوه بر استفاده از تصاویر آرشیوی درباره فعالیتهای مختلف شهید مصطفی صدرزاده، قسمتی از فیلمهای موجود نیز به صورت کیوآر کد درج شده است.
یک روایت کاملاً زنانه
در کتاب «اسم تو مصطفاست» نیز زندگینامه داستانی شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسرش، سمیه ابراهیمپور و قلم راضیه تجار روی کاغذ آمده است.
راضیه تجار با قلم شیوا و زیبای خود داستان زندگی این شهید بزرگوار را از زبان همسرش نوشته است. از زمانی که مصطفی و سمیه که یکی زاده شمال و دیگری زاده جنوب بود با هم در تهران آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آن قدر بزرگ شد تا دیگر در پوست خودش نگنجید و به معراج رفت.
در بخشی از کتاب «اسم تو مصطفاست» این طور میخوانیم: «اینجا بر لبه سنگ سرد نشستهام و زیر چادر، تیکتیک میلرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده، یک ذره هم گرما به تن من نمیبخشد. انگار با موذیگری میخواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیکتر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده. تا اینجا پای پیاده آمدم. از خانهمان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است، اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم و داد زدم: «آقامصطفی!» نه یک بار که سه بار. دیدم که از میان باد آمدی، با چشمهایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جایجایش لکههای خون بود و شلوار سبز لجنی ششجیبه. آمدی و گفتی: «جانم سمیه!».
گفتم: «مگه نه اینکه هر وقت میخواستم جایی برم، همراهیام میکردی؟ حالا میخوام بیام سر مزارت، با من بیا!» شانه به شانهام آمدی.
به مامان که گفتم فاطمه و محمدعلی پیش شما باشند تا برم بهشت رضوان و برگردم، با نگرانی پرسید: «تنها؟».
ـ چرا فکر میکنی تنها؟
ـ پس با کی؟
ـ آقامصطفی!
پلک چپش پرید: «بسم الله الرحمن الرحیم». چشمهایش پر از اشک شد. زیر لب دعایی خواند و به سمتم فوت کرد. لابد خیال کرد مُخَم تاب برداشته....
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تقریظ رهبر انقلاب شهید مصطفی صدرزاده کتاب اسم تو مصطفاست مصطفی صدرزاده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۱۱۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبزاده با وجود اهانتهای گروههای مختلف، هیچگاه نه مردد شد و نه ترسید/زیست شهیدانه در زندگی نادر دیده میشد
همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، همایش «قدس از چشمان آقای نادر» روز گذشته ۹ اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد عروج نادر طالبزاده در سالن سوره حوزه هنری با حضور تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری برگزار شد.
حسن رحیمپور ازغدی سخنران افتتاحیه این همایش در توصیف ویژگی های منحصر به فرد نادر طالبزاده گفت: یکی از موارد، قدرت شخصیت او بود. هرکسی نمیتواند در خود، انقلاب شخصیتی ایجاد کند. اینکه فردی در شخصیت خود انقلاب کرده و فاعل باشد و نه منفعل، بیانگر قدرتمندی بودن او است.
وی افزود: طالبزاده از چه محیط و جایگاهی به چه محیطی آمد؟ چند نفر مانند او را میشناسید که مسیری از زندگی در آمریکا و تحصیل در دانشگاه کلمبیا تا حضور در جبهه جنگ را پیموده باشد؟ همینطور جبهه بعد از جنگ.
ازغدی اشاره کرد: طالبزاده با وجود اهانتهایی که از گروههای مختلف به او میشد، نه هیچ گاه مردد شد و نه ترسید. منبع جوشان ایمان او واقعا حیرت انگیز است.
این نویسنده بیان داشت: همه چیز در زندگیای که در آمریکا داشت، برای او محیا بود؛ همان چیزهایی که همه آرزوی آن را دارند و برای آن حاضر هستند حتی خیانت کنند.
دکتر مجید شاه حسینی، رئیس فرهنگستان هنر از دیگر مهمانان این همایش بود که تصریح کرد: ویژگی جالب در شخصیت نادر طالبزاده این بود که هرچه از او می کندند، بیتعلقتر میشد. هرچه از او دریغ میکردند، روحیه او با نشاطتر میشد.
وی بیان داشت: جمله حاج قاسم سلیمانی «که باید شهید زندگی کنی تا شهید شوی» در شخصیت آقای طالبزاده صادق بود و ما زیست شهیدانه را در او دیدیم. بنابراین بنده قطعا معتقد هستم که ایشان در میان شهدا هستند. طالبزاده حتی نسبت به کسانی که به او بدی میکردند نیز حسن نیت داشت.
شاهحسینی در ادامه خطاب به جوانان گفت: سلوک هنری نادر طالبزاده را روز به روز مرور کنید. هرچه او جلوتر رفت، موحدتر و انقلابیتر شد.
رئیس فرهنگستان هنر در پایان اظهار داشت: نادر طالبزاده با این شیوه زندگی، حجت را بر همه ما تمام کرد. نه حق خستگی، نه دلشکستگی و نه توقع برای کسی باقی نگذاشت.
دکتر سید محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور در ادامه این همایش بیان داشت: این روزها که شاهد خیزش دانشجویان و اساتید آمریکا بخصوص دانشگاه کلبمیا محلی که نادر عزیز در آن تحصیل کرده بود، در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین هستیم که البته مدعیان آزادی بیان با برخوردهای خشن و بی رحمانه، اساتید و دانشجویان را به شدت سرکوب و صدها نفر از آنها را بازداشت کردهاند، بیشتر به یاد نادر عزیز می افتیم.
دکتر حسینی تاکید کرد: اگرچه نادر طالبزاده در آمریکا تحصیل کرد اما مثل غربزدهها مرعوب و مفتون تمدن مادی غرب نشد چرا که با بینش عمیق ماهیت واقعی صهیونیسم و امپریالیسم را بخوبی شناخته بود.
وی اظهار داشت: طبق سخن امام علی (ع) که فرمود: «رُبّ کلام انفذ من صولة» چه بسا سخنی که نفوذش از یورش و حمله کردن (نظامی) بیشتر باشد، لذا تاثیر کلام هنرمندانه در مواردی میتواند از جنگ و قدرت نظامی بیشتر باشد، همچنان که رهبر معظم انقلاب تاثیر رسانه را از موشک و پهباد افزون دانستند و حاج نادر عزیز از جمله کسانی بود که این مسئله را بخوبی درک کرده بود و حضورش در عرصه رسانه و هنر برای تحقق این هدف بود.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: اسم «نادر» برای مرحوم نادر ظالبزاده کاملا با مسمی بود و بر این باوریم که ایشان نادرهای در حوزه رسانه بود و با خوش فکری و انتخاب هوشمندانه جریان سازی میکرد. او بسیاری از اندیشمندان و متفکران غرب را میشناخت و از ظرفیت آنها برای نقد و افشای ماهیت نظام سلطه استفاده میکرد.
رضا برجی، مستندساز حوزه جنگ، از دیگر سخنرانان همایش «قدس از چشمان آقای نادر» و طی سخنانی گفت: نادر این را درک کرد که تا ما نتوانیم فرهنگ ایرانی-اسلامی را توأما در کشورها گسترش دهیم، با مشکل مواجه هستیم.
وی اشاره کرد: در زمان آقای احمدی نژاد التماس کردیم یک رقم معقول به ما بدهند تا با کمک بچههای جهاد و روی زمینی که خود اهالی بوسنی در اختیار ما میگذارند، یک مسجد بسازیم، اما این پول را به ما ندادند. در همان زمان، سرهنگ قذافی پیش از سقوط خود یک مسجد نیمه کاره ساخته بود که اگر بخواهیم این هزینه را به امروز محاسبه کنیم، ۳۵ میلیارد میشود.
این مستندساز بیان داشت: شرایط مدیریتی حوزههای فرهنگی ما، خیلی وحشتناک است و نادر این موضوع را نیز درک کرده بود. ما شروع به آموزش بچههای لبنانی در باغ فردوس کردیم و آنها با همین آموزش چهار ماهه، شبکه المنار را تاسیس کردند. سپس اقدام به آموزش بچههای افغانی و بعد، بوسنیایی کردیم. اما مسئولین باغ فردوس را بستند و آن را به یک موزه تبدیل کردند. ما مطمئن شدیم که این اتفاق، حاصل جریان نفوذ است. این شبکه نفوذ، دقیقا میداند که در وزارت ارشاد باید چه کاری انجام دهد و در نتیجه، باغ فردوس را نابود میکند.
وی در مورد اهمیت حوزه مستند خاطرنشان کرد: در دنیا، یکی از مهمترین بخشهای شبکههای تلویزیونی، «مستند» است. همین بخش در تلویزیون ما، یکی از بیعرضهترین بخشها است. در کشورهای دیگر گفته میشود که اگر میخواهی فیلمسازی یادبگیری، اول چند فیلم داستانی بساز و بعد سراغ مستند برو؛ اما این سیر در کشور ما معکوس است.
برجی ادامه داد: در مورد فیلم سینمایی داستانی هم موضوع آن مهم است. آیا ما باید از این خوشحال باشیم که ۸۰ میلیون نفر در کشور «فسیل» را تماشا کردند؟ واقعا چنین مواردی خوشحالی ندارد.
وی اظهار داشت: یکی از دغدغههایی که نادر طالبزاده داشت، این بود که چرا دانشگاههای ما نسبت به سایر دانشگاهها عقب است؟ چرا الان تمام دانشگاههای آمریکا و اروپا، فریاد غزه سر میدهند اما دانشجوهای ما بیخیال هستند. این اتفاق به دلیل بیخیال بودن مسئولین دانشگاههای ما است.
برجی در پایان اشاره کرد: من یقین دارم نادر طالبزاده، فرجالله سلحشور و جمال شورجه، خط قرمز نفوذ را رد کردند و باید حذف فیزیکی میشدند.